www.aradhesab.com

ترازنامه یا صورت وضعیت مالی چیست؟

تراز نامه یا صورت وضعیت مالی

ترازنامه یا صورت وضعیت مالی چیست ؟

یکی از اهداف حسابداری ، تلخیص اطلاعات مربوط به منابع، دیون و تعهدات و حقوق صاحبان سهام در فواصل زمانی معین وارائه آن به صاحبان سهام وسایر سرمایه گذاران واشخاص ذینفع می باشد. گزارش وضعیت مالی یا ترازنامه یک واحد تجاری مستلزم تشریح حاکمیت آن واحد بر منابع اقتصادی وادعاهای موجود برآن منابع در یک مقطع زمانی خاص می باشد . گزارشی که همانند یک عکس ، ترسیم گر وضعیت مالی در لحظه خاصی از زمان بوده و به صورت وضعیت مالی یا ترازنامه مصطلح می باشد.

مفهوم وکاربرد ترازنامه

ترازنامه صورتحسابی است که وضعیت مالی واحد تجاری را در یک مقطع زمانی مشخص نشان می دهد.وضعیت مالی شامل اطلاعاتی در خصوص دارایی ها ، بدهی ها و حقوق صاحبان سرمایه است . از آنجایی که واژه ترازنامه صرفا مبین شکل ظاهری صورتحساب مزبور بوده ودلالت بر تهیه صورتحسابی می نماید که در آن جمع ستون های بدهکار وبستانکار با هم مساوی می باشد. عنوان “صورت وضعیت مالی” به عنوان یک واژه توصیفی جایگزین واژه “ترازنامه ” گردیده است. با این وجود واژه ترازنامه معمول ومتداول است .

اطلاعات ارائه شده در ترازنامه می تواند کمک قابل توجهی به استفاده کنندگان از جهت برآورد جریانهای نقدی آتی نماید. طبقه بندی اقلام در ترازنامه بر حسب دارایی های جاری و بلند مدت از نقطه نظر وضعیت آتی جریانهای نقدی درخور توجه می باشد.

در اینجا لازم به توضیح است که استفاده کنندگان صورتهای مالی به اشخاصی اطلاق می شود که جهت نیاز های اطلاعاتی متفاوت خود از گزارشهای مالی واز جمله ترازنامه استفاده می کنند.تامین نیازهای اطلاعاتی کلیه استفاده کنندگان از گزارش های مالی ممکن نیست ولیکن اعتقاد بر این است که در صورت تامین نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران ، بخش اعظم نیازهای اطلاعاتی سایر استفاده کنندگان نیز تامین خواهد شد. سایر استفاده کنندگان از گزارشها و اطلاعات مالی شامل اعطا کنندگان تسهیلات مالی ، عرضه کنندگان کالا وخدمات ، مشتریان ،کارکنان واحد تجاری، دولت وموسسات دولتی، تحلیل گران مالی، بنگاه های اقتصادی و سایر استفاده کنندگان می باشد.

طبقه بندی اقلام ترازنامه

هدف اصلی از طبقه بندی اقلام در ترازنامه ، تسهیل تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی و ارائه خلاصه هایی مفید از آن می باشد. جهت انجام چنین کاری ، معمولا اقلام با ماهیت و کارکرد مشابه را با هم نمایش داده و از اقلام غیر مشابه تفکیک می شود. طیقه بندی دارایی ها و بدهی ها وانجام دسته بندی های مشابه در ترازنامه موجب دست یابی به یک تصویر منطقی از وضعیت مالی واحد تجاری شده و در عین حال قابلیت مقایسه گزارشهای مالی را با دوره های قبل و یا با سایر واحدهای تجاری افزایش داده و به پیش بینی جریان آتی وجوه نقد نیز کمک قابل توجهی می نماید.

در ترازنامه معمولا دارایی ها بترتیب” کاهش نقدینگی” وبدهی ها براساس ” تاریخ سررسید” وحقوق صاحبان سهام بر حسب “کاهش بقاء” طبقه بندی و گزارش می شوند. بدین ترتیب در ترازنامه ابتدا دارایی های جاری و سپس دارایی های بلند مدت گزارش می شود. این موضوع درخصوص بدهی ها نیز مصداق داشته و اصولا انعکاس دارایی ها وبدهی های جاری در صدر ترازنامه به جهت تاکید بر مفهوم سرمایه در گردش و توانایی واحد تجاری در بازپرداخت بدهی ها و تعهدات خود در سررسید انجام می گردد. اگر اطلاعات منعکس در ترازنامه ، فاقد طبقه بندی باشد، استفاده کنندگان صورتهای مالی برای دستیابی به اطلاعات با مشکل مواجه خواهند شد.از طرف دیگر به جهت وجود تفاوت در اهداف و نیازهای استفاده کنندگان صورتهای مالی و میزان آگاهی آنان ، تلخیص وطبقه بندی اقلام ممکن است باعث حذف برخی از اطلاعاتی شود که برای استفاده کنندگان خاص با ارزش  می باشد.

یکی از شیوه های بسیار معمول در طبقه بندی اقلام ترازنامه به شرح زیر می باشد:

دارایی ها

الف) دارایی های جاری

ب) دارایی های بلند مدت که شامل:

  1. سرمایه گذاری های بلند مدت
  2. اموال، ماشین آلات وتجهیزات (دارایی ثابت)
  3.  دارایی های نامشهود
  4.  سایر دارایی ها
  5. مخارج انتقالی به سنوات آتی

بدهی ها

الف) بدهی های جاری

ب) بدهی های بلند مدت

حقوق صاحبان سهام:

الف) سرمایه

ب) صرف (کسر) سهام

ج) اندوخته ها

د) سود( زیان) انباشته

تعریفی از مفهوم دارایی :

دارایی مفهومی مالی است واموال وحقوقی که منافع آتی قابل تقویم به پول دارند و بر اثر معاملات، عملیات ویا رویدادهای مشخص به مالکیت یا تسلط مالکانه یک واحد درآمده اند، دارایی آن واحد محسوب می شوند.

منظور از واژه مالکیت ، داشتن حق قانونی نسبت به استفاده از عین، منافع و یا انتقال دارایی می باشد. حال آنکه مفهوم ” تسلط مالکانه” به معنی داشتن حق قانونی نسبت به تصرف وانتفاع مالکانه از دارایی است. بدین ترتیب ممکن است واحد تجاری نسبت به اموال شخصی هیچ گونه مالکیت قانونی نداشته باشد ولیکن به جهت تصرف و انتفاع مالکانه، اموال مزبور را از لحاظ حسابداری ، دارایی تلقی نماید. مثال مشخص این مورد اموالی است که به شرط اجاره به شرط تملیک، تحصیل شده است. درمقابل اموالی که در مالکیت قانونی واحد تجاری قرار داشته ولی طبق احکام صادره از سمت مراجع قانونی، از حق انتقال یا انتفاع ممنوع شده ویا به هر علتی حق انتفاع از دارایی را از خود سلب نموده از لحاظ حسابداری، جز دارایی های واحد تجاری محسوب نمی گردد.

دارایی ها

دارایی های جاری

دارایی های جاری عبارت است از وجه نقد ویا دارایی های دیگری که به طور معقول انتظار می رود در طی چرخه عادی عملیاتی واحد تجاری و یا دوره مالی، هرکدام طولانی تر باشد، به وجه نقد تبدیل شده یا فروخته شود و یا به مصرف برسد. چرخه عادی عملیات ، متوسط مدت زمانی است که طول می کشد وجه نقد مصرف شده ، مجددا بازیافت شود.

چرخه عادی عملیاتی در بیشتر شرکت ها کمتر از یک سال می باشد اما استثنا نیز در این خصوص وجود دارد. به عنوان مثال در صنعت دخانیات ، توتون دو یا سه سال قبل از فروش باید نگهداری گردد.اما موجودی توتون به عنوان دارایی جاری تلقی می شود زیرا در طی چرخه عادی عملیات می تواند فروخته شود.مثال دیگر فروش اقساطی است . وصول مطالبات ناشی از فروش اقساطی ممکن است چند سال طول بکشد اما حسابهای دریافتی ناشی از آن جزء دارایی های جاری تلقی می گردد.مطلب مهم دیگر در خصوص دارایی های جاری این است که مفهوم ” به طور معقول انتظار می رود طی چرخه عادی عملیات ” یک مفهوم قضاوتی است. بدین معنی که قابل تفسیر بوده ودر راستای منافع مدیریت شرکت ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. مفهوم قضاوتی فوق باعث آن خواهد شد که مدیریت در مواردی بتواند در طبقه بندی اقلام ترازنامه به جاری و بلند مدت دخل و تصرف نموده و اقلامی را به طور نادرست جزو دارایی های جاری طبقه بندی نماید تا بدین ترتیب مبلغ سرمایه در گردش و برخی از قسمت های نقدینگی خود را بهبود بخشد.

اقلام تشکیل دهنده دارایی های جاری

1-موجودی نقد:یکی از مهمترین اقلام تشکیل دهنده دارایی های جاری است و شامل وجوهی است که واحد تجاری در صندوق، حسابهای جاری بانکی ،حسابهای ارزی و یا در قالب تنخواه نزد کارپرداز نگهداری می نماید.هرگونه محدودیت در برداشت وجوه مثل وجوه مسدود شده بانکی مانع طبقه بندی آن در دارایی های جاری و سر فصل موجودی نقد خواهد گردید. چنین وجوهی در سایر دارایی ها باید طبقه بندی گردد.

2- سرمایه گذاری کوتاه مدت(موقت) : نوعی سرمایه گذاری است که بنا به ماهیت آن ، به آسانی قابل بازیافت بوده و به قصد نگهداری برای بیش از یکسال تحصیل نشده است. واحد های تجاری جهت جلوگیری از کاهش قدرت خرید پول وکسب بازدهی معقول اقدام به سرمایه گذاری وجوه نقد مازاد بر نیازهای جاری خود می نمایند. این سرمایه گذاریها می تواند در سهام ، اوراق قرضه و یا سپرده های کوتاه مدت بانکی انجام گردد. مخاطره چنین سرمایه گذاری هایی اندک بوده ودر صورت لزوم به سرعت قابل تبدبل به وجه نقد می باشد.

3- حسابها واسناد دریافتنی تجاری: شامل مطالبات کوتاه مدت واحد تجاری بابت فروش کالا وانجام خدمات می باشد که در ترازنامه معمولا تحت سرفصل واحدی نشان داده می شود.اما انعکاس جداگانه هرکدام از اقلام حسابها ویا اسناد دریافتنی تجاری در ترازنامه ، به شرط با اهمیت بودن مبلغ آن به سودمندی گزارش های مالی کمک خواهد نمود.

اصطلاح حسابهای دریافتنی مبین آن دسته از مطالبات تجاری می باشد که صرفا بنا به اعتبار خریدار کالا یا خدمت، ایجاد شده حال آنکه اسناد دریافتنی در عین حال که مثل حسابهای دریافتنی ناشی از فروش کالا یا انجام خدمت می باشد اما از سندیت قانونی نیز برخوردار می باشد . اسناد دریافتنی شامل سفته و برات می باشد که واحد تجاری می تواند آن را تا تاریخ سررسید نزد خود نگهدارد ویا آنکه قبل از سررسید به شخص دیگری بفروشد( تنزیل نماید).

4- حسابها و اسناد دریافتنی غیر تجاری: مبالغی که اشخاص حقیقی یا حقوقی به غیر از مشتریان به واحد تجاری بدهکار هستند ، معمولا تحت این عنوان ( به شرط کوتاه مدت بودن) طبقه بندی شده و می تواند شامل مطالبات از کارکنان بابت وام و مساعده ، مطالبات از مدیران ، مطالبات از صاحبان سهام ( مثل تعهد صاحبان سهام بابت پذیره نویسی) سود سهام دریافتنی ، مطالبات ناشی از فروش دارایی های بلند مدت، اجاره دریافتنی ، ضمانتنامه های بانکی ؛ سپرده نزد گمرک، سپرده ثبت سفارشات و اعتبارات اسنادی وامثالهم باشد.

5-موجودی ها : موجودی ها شامل موجودی مواد اولیه ، کالای در جریان ساخت ، موجودی کالای ساخته شده ای که به قصد فروش در روال عادی عملیات نگهداری می گردد و قطعات ولوازم یدکی مورد نیاز برای تعمیرات و نگهداشت می باشد. موجودیها در ترازنامه جزء دارایی های جاری گزارش می شود مگر آنکه به طور معقول انتظار نرود که در جریان عادی عملیات سال مالی آتی مصرف شده ویا فروخته شود که در این حالت می توان بخش مازاد بر نیاز جاری را به عنوان دارایی بلند مدت طبقه بندی نمود.

6- سفارشات مواد و کالا: کلیه اقلام مربوط به کالای بین راهی و نیز کلیه هزینه هایی که در خصوص انجام سفارشات ، ثبت سفارشات کارمزد گشایش اعتبار، هزینه های گمرکی ، حمل و نقل و تخلیه کالا انجام می شود معمولا در سرفصلی جدا از موجودیها ، تحت عنوان سفارشات مواد وکالا ثبت وشناسایی می شود.

7- پیش پرداختها: شامل پیش پرداخت بیمه، بهره، اجاره، مالیات، تبلیغات، پیش پرداخت مربوط به تحصیل دارایی های جاری مثل تولید مواد اولیه و کلیه پیش پرداختهایی است که انتظار می رود طی یکسال از تاریخ ترازنامه، تحقق یابند. پیش پرداخت بابت خرید دارایی های سرمایه ای و یا پیش پرداختهای بلند مدت تحت عناوین جداگانه ای در ترازنامه نشان داده شده وقابل انعکاس در بخش دارایی های جاری نمی باشد.

بدهی ها

بدهی های جاری

بدهی های جاری ، تعهداتی است که به طور معقول انتظار می رود در طی یکسال یا یک دوره عملیاتی ( هرکدام طولانی تر باشد) ازمحل دارایی های جاری یا ایجاد بدهی های جاری باز پرداخت یا تسویه شود. طبق تعریف انجام شده ، طبق تعهداتی که انتظار می رود در طی سال مالی آتی از محل دارایی های بلند مدت پرداخت گردد ویا با ایجاد یک بدهی بلند مدت ، تسویه شود قابل طبقه بندی به عنوان بدهی جاری نمی باشد. به عنوان مثال تصمیم نسبت به پرداخت بخشی از مبالغ مربوط به اوراق قرضه و یا اسناد پرداختنی بلند مدت سررسید شده از محل سپرده سرمایه گذاری بلند مدت بانکی است که مانع از طبقه بندی چنین تعهداتی در بخش جاری ترازنامه می شود.

1-اضافه برداشت بانکی: به معنی مانده بستانکار حساب بانک می باشد که در نتیجه صدور چک به میزانی بیش از موجودی بانکی به شرط پرداخت وجه چک توسط بانک ایجاد می شود.

2- حسابها واسناد پرداختنی تجاری: حسابهای پرداختنی تجاری معرف تعهدات واحد تجاری ناشی از خرید مواد وکالا است که انتظار می رود در طی یکسال از تاریخ ترازنامه تسویه گردد.اگرچه اسناد پرداختنی تجاری نیز مبین همان نوع تعهدات می باشد ولیکن تعهدات مزبور برخلاف حسابهای پرداختنی متکی بر اسناد قانونی نظیر سفته وبرات است . لازم به توضیح است که حصه جاری حسابها واسناد جاری بلند مدتی که ناشی از خرید کالا ویا مواد باشد نیز تحت همین سرفصل در ترازنامه منعکس می شود.

3- حسابها واسناد پرداختنی غیر تجاری: شامل آن دسته از بدهی های کوتاه مدت می باشد که عمدتا ناشی از دریافت خدمت، عمل به احکام وقوانین و یا دریافت وجوه در قالب سپرده می باشد. برخی از نمونه های مشخص بدهی های مزبور عبارت است از: – مالیات های تکلیفی که طبق قوانین مربوطه از حقوق ودستمزد کارکنان کسر و باید در طی مهلت مقرر به حساب وزارت دارایی منظور شود.-حق بیمه های پرداختنی که قابل پرداخت به حساب سازمان تامین اجتماعی می باشد.

4- پیش دریافت از مشتریان: پیش دریافت از مشتریان ،نشانگر تعهداتی است که در نتیجه وصول مبالغی برای انجام خدماتی درآینده ویا ساخت وتحویل کالا، ایجاد می شود. از آنجایی که معمولا مبالغ مربوط به پیش دریافتها ، بااهمیت می باشد، لذا در ترازنامه تحت سرفصل جداگانه ای نشان داده می شود.

5-ذخیره مالیات (مالیات بر درآمد پرداختنی): براساس قانون مالیاتهای مستقیم جمع درآمد شرکتها و درآمد ناشی از فعالیتهای انتفاعی اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج تحصیل شود پس از کسر معافیتهای مقرر در قانون مشمول مالیات خواهد بود. به دلیل اختلاف بین قوانین مالیاتی واصول حسابداری احتمال اختلاف میان بدهی مالیاتی ایجاد شده برای شرکتها در یکسال معین ومالیات گزارش شده در صورتحساب سود وزیان بسیار زیاد می باشد. لذا بدهی مالیاتی تا زمان قطعی شدن آن ماهیتا یک بدهی برآوردی محسوب شده و معمولا تحت عنوان “ذخیره مالیات” ثبت و گزارش می شود.

6-سود سهام پیشنهادی (پرداختنی) : توزیع سود سهام به هنگام پیشنهاد از سوی هیئت مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام تحت عنوان” سود سهام پیشنهادی” ثبت وجزء بدهی های جاری” در ترازنامه نشان داده می شود. سود سهام پیشنهادی تا زمان تصویب توسط مجمع عمومی صاحبان سهام به عنوان بدهی برآوردی تلقی شده و پس از تصویب ، تبدیل به بدهی قطعی می گردد. بدهی مزبور باید ظرف هشت ماه پس از تصویب مجمع عمومی پرداخت گردد و به همین دلیل نیز سود نقدی پرداختنی در بخش بدهی های جاری طبقه بندی میشود.

7- وامهای پرداختنی: در این طبقه از بدهی ها لازم است کلیه وام های کوتاه مدت دریافتی و نیز  حصه جاری وامهای بلند مدت که سررسید آن در سال مالی آتی است، گزارش شود. طبق استانداردهای حسابداری اگر وام های بلند مدتی که سررسید آنها در دوره جاری فرا می رسد با تحصیل وام بلند مدت جدید و یا از طریق وام به سهام عادی تسویه شود، یعنی برای تادیه آن نیازی به استفاده از منابع جاری نباشد، اینگونه بدهی ها باید به عنوان بدهی غیر جاری گزارش ونحوه تسویه آنها در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا شود. در مواردی که واحد تجاری بخواهد برای وام کوتاه مدتی تامین مالی مجدد برمبنای دراز مدت به عمل آورد، مسئله طبقه بندی مجدد وام مطرح می شود. وام کوتاه مدت باید به عنوان بدهی جاری گزارش شود مگر آنکه واحد تجاری قصد آن داشته باشد که برای وام مزبور تامین مالی مجدد برمبنای دراز مدت به عمل آورد ونشان دهد که توانایی تامین مالی مجدد را داراست. اثبات این توانایی مستلزم وجود یکی از شرایط زیر است:

الف) صدور سهام جدید یا تقبل تعهدات بلند مدت بعد از تاریخ ترازنامه.

ب) وجود قرار داد تامین مالی غیر قابل برگشت که لااقل برای مدت یکسال بعد از تاریخ ترازنامه معتبر باشد و وام دهنده یا سرمایه گذار آن، توانایی ایفای تعهدات خود را داشته باشد.

سرمایه در گردش چیست ؟

فزونی دارایی جاری نسبت به بدهی جاری را سرمایه در گردش گویند. مفهوم ساده سرمایه در گردش این است که اگر واحد تجاری کلیه دارایی های جاری خود را به ارزش دفتری نقدا فروخته واز محل آن تعهدات جاری خود را بپردازد وجه نقدی که در نهایت باقی می ماند، سرمایه در گردش موسسه خواهد بود.وضعیت مناسب سرمایه در گردش می تواند موسسه را در بدست آوردن اعتبارات کوتاه مدت با نرخ سود تضمین شده مناسب کمک نماید. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان بلند مدت به سرمایه در گردش مناسب به عنوان شاخصی در توانایی موسسه در پرداخت سود مورد انتظار توجه نموده و اعتبار دهندگان کوتاه مدت آن را به عنوان معیاری جهت بررسی توانایی موسسه در بازپرداخت تعهدات کوتاه مدت خود از محل دارایی های جاری ، تلقی می نماید.

دارایی های بلند مدت

دارایی های بلند مدت شامل کلیه دارایی هایی است که در سرفصل دارایی های جاری قابل انعکاس نمی باشد.

1-سرمایه گذاری بلند مدت: واحد های تجاری ممکن است به دلایل مختلف اقدام به سرمایه گذاری در انواع مختلف دارایی ها ، مثل سهام ، اوراق قرضه ، سپرده بازخرید اوراق قرضه ، سپرده بازخرید مزایای پایان خدمت کارکنان،سپرده های بلند مدت بانکی یا دارایی های مولد مشهود نظیر زمین ، ساختمان ، ماشین آلات و تجهیزات ویا حتی دارایی های نامشهودی چون حق اختراع، حق امتیاز،علائم تجاری و سرقفلی نمایند. اما آنچه انگیزه اصلی واحد های مزبور را از سرمایه گذاری تشکیل می دهد عمدتا کسب درآمد بواسطه دریافت سود یا افزایش قیمت بازار ویا فراهم نمودن مقدمات لازم جهت اعمال نفوذ وکنترل بر نحوه مدیریت و تصمیم گیری های واحد های سرمایه پذیر می باشد که از این طریق برقراری روابط مناسب تجاری و عملیاتی با واحد های تجاری دیگر را فراهم می آورد.

2- اموال ، ماشین آلات وتجهیزات: اصطلاح فوق به دارایی های مشهودی اطلاق می شود که دارای عمر مفید نسبتا طولانی بوده وبه منظور استفاده در تولید یا عرضه ی کالا وخدمات ، اجاره به دیگران ویا برای مقاصد اداری توسط واحد تجاری نگهداری شده ومی تواند در برگیرنده اقلامی باشد که جهت تعمیر ونگهداری دارایی های مزبور نگهداری می شود.بدین ترتیب آن دسته از دارایی ها که با وجود داشتن عمر مفید طولانی برای مقاصد سرمایه گذاری، فروش مجدد ویا توسعه آتی شرکت تحصیل ونگهداری می شود قابل طبقه بندی در سرفصل فوق نمی باشد.سرفصل اموال ماشین آلات و تجهیزات که به آن عناوین دیگری نیز مثل دارایی های ثابت ، دارایی های عملیاتی و دارایی های سرمایه ای اطلاق می شود شامل اقلام زیر می باشد: زمین ، ساختمان ، تاسیسات، اثاثه ، مبلمان ، وسایط نقلیه ، منصوبات ، ابزارآلات، قالبها، ساختمان ویا ماشین آلات در جریان ساخت وتکمیل، منابع طبیعی ، داراییهای بلند مدت اجاره ای ، پیش پرداختهای مربوط به تحصیل دارایی های بلند مدت و امثال آن. قابل ذکر است آن دسته از دارایی های عملیاتی که عمر مفید آن منقضی ویا به علل مختلف از رده خارج شده اند، قابل انعکاس در سر فصل اموال و ماشین آلات نبوده بلکه بر حسب ارزش اسقاط ، لازم است در سرفصل دیگری (سایر دارایی ها) نشان داده شود.

3- دارایی های نامشهود: دارایی های نامشهود به آن دسته از دارایی های بلند مدت اطلاق می شود که فاقد ماهیت عینی بوده و به منظور استفاده در تولید یا عرضه ی کالا وخدمت ویا اجاره به دیگران و برای مدتی بیش از یک دوره مالی ، تحصیل شده باشد. دارایی های نامشهود به دو دسته قابل شناسایی و غیر قابل شناسایی تقسیم می شود.

دارایی های نامشهود قابل شناسایی عبارتند از حقوقی که موجودیت آن مشخص وجدا از واحد تجاری قابل فروش ومعامله می باشد، مثل حق اختراع ، حق تالیف، علائم و نامهای تجاری، حق امتیاز( فرانشیز) نرم افزارهای رایانه ای، فرمولها و طرح ها و امثال آن. دارایی های نامشهود غیر قابل شناسایی مستقل از واحد تجاری قابل فروش نبوده وارزش آن به سایر دارایی های واحد تجاری وابسته است مثل سرقفلی.

دارایی های نامشهود عمدتا به هنگام تحصیل از اشخاص خارج از واحد تجاری در دفاتر ثبت و منعکس می شود. همچنین مخارجی که مستقیما صرف پدید آوردن دارایی، استیفای حق قانونی ویا ثبت آن شده است در بدهکار دارایی مربوطه ثبت می گردد. بدین ترتیب دارایی های نامشهود ایجاد شده در واحد تجاری بنابه اصل بهای تمام شده قابل شناسایی و ثبت نمی باشد.

4- سایر دارایی ها: در خصوص اقلام قابل انعکاس در سرفصل سایر دارایی ها، عده ای بر این اعتقاد هستند که کلیه دارایی های بلند مدتی که در سرفصل های سرمایه گذاری بلند مدت ، اموال ماشین آلات ودارایی های نامشهود قابل ارائه نمی باشد باید در سرفصل ” سایر دارایی ها” نشان داد.در مقابل عده ای دیگر بر این عقیده اند که بهتر است مخارج انتقالی به سنوات آتی را در سر فصل جداگانه و مستقلی نشان داده وبقیه دارایی های مورد بحث را در سرفصل ” سایر دارایی ها ” انعکاس داد. برخی از اقلام قابل انعکاس در سرفصل سایر دارایی ها عبارتند از: وجود مسدود شده بانکی ، حسابها واسناد دریافتنی بلند مدت، اموال ماشین آلات و تجهیزاتی که در جریان عملیات عادی استفاده نشده وبرای فروش یا معاوضه کنار گذاشته شده است، ودایع وحق انشعاب آب، برق، تلفن و گاز و خدمات مشابه دیگر و زمین خریداری شده برای توسعه آتی.

5- مخارج انتقالی به دوره های آتی: مخارج انتقالی به دوره های آتی نشان دهنده مخارجی است که به دلیل داشتن منافع آتی و در راستای عمل به اصل تقابل هزینه و درآمد، به عنوان دارایی تلقی شده ودر ترازنامه منعکس می شود. ازآنجایی که مخارج انتقالی به دوره های آتی به واسطه فروش قابل بازیافت نمی باشد، لذا بهتر است در سر فصلی جدا از سرفصل دارایی های نامشهود ویا سایر دارایی ها آورده شود. برخی از مخارج انتقالی به دوره های آتی عبارتند از: مخارج قبل از بهره برداری ، هزینه های تاسیس ، پیش پرداخت بلند مدت هزینه، هزینه های انتشار سهام وهزینه های تحقیق و توسعه.

مخارج قبل از بهره برداری- کلیه مخارجی را شامل می شود که بعد از تاسیس ولیکن قبل از بهره برداری وآغاز عملیات اصلی انجام می شود. از آنجایی که واحد تجاری در بازه زمانی مزبور ، درآمد قابل توجهی کسب نکرده است ، لذا امکان مقابله هزینه های انجام شده با آن نبوده و عملا چاره ای جز انتقال هزینه های مزبور به حساب مخارج انتقالی به دوره های آتی باقی نمی ماند. هزینه های قبل از بهره برداری پس از بهره برداری قابل استهلاک می باشد. نمونه هایی از هزینه های فوق عبارتند از : هزینه تربیت و آموزش پرسنل ، هزینه های مربوط به تحصیل اموال، ماشین آلات وتجهیزات ، هزینه های تحقیق و توسعه، هزینه های مربوط به تامین مالی و نظایر آن.

هزینه انتشار سهام – شامل مخارج مربوط به حق ثبت، کمسیون فروش، مخارج حقوقی ومخارج چاپ اوراق سهام می باشد. دو روش حسابداری در خصوص نحوه ی عمل با هزینه انتشار سهام وجود دارد. در روش اولی هزینه انتشار سهام از قیمت فروش سهام کسر شده و در واقع باعث کاهش صرف سهام می گردد. طرفداران روش مزبور معتقدند که هزینه های مزبور فاقد منافع آتی بوده و ارتباطی به درآمد دوره های آتی ندارد. در مقابل عده ای معتقدند که مخارج انتشار سهام نوعی دارایی بوجود می آورد که به ایجاد درآمد در آینده منجر می شود.لذا باید طبق اصل تطابق هزینه با درآمد ، به درآمد های آتی تخصیص یابد. بنابراین بهتر است به عنوان مخارج انتقالی به دوره های آتی ثبت و طی مدت مناسبی مستهلک گردد.

هزینه تاسیس – شامل هزینه های حقوقی برای تهیه اساس نامه و شرکت نامه، حق الزحمه حسابداری، هزینه ثبت شرکت، هزینه های مربوط به گردهمایی های سهامداران وهیئت مدیره و امثال آن می باشد. با وجود این که مدت انتفاع اقتصادی از هزینه های تاسیس تا زمان انحلال واحد تجاری است ولیکن به جهت نامحدود بودن عمر بیشتر شرکتهای سهامی درعمل هزینه های مزبور طبق اصول پذیرفته شده ی حسابداری در طی مدت چهار سال مستهلک می شود.

مخارج تحقیق و توسعه – در استاندارد های حسابداری ،” تحقیق” پژوهشی بنیادی و برنامه ریزی شده تعبیر گردیده که به امید دستیابی به دانش و درک علمی یا فنی جدید انجام می گردد. در حالی که “توسعه” تبدیل دستاوردهای تحقیقاتی یا سایر دانشها، پیش از شروع به بهره برداری تجاری، به برنامه یا طرحی برای تولید مواد، فراورده ها ، فرایندهای ساخت، سیستمها یا خدماتی که جدید یا به میزان قابل ملاحظه ای بهبود یافته باشند، تعریف شده است.مخارج انجام شده برای فعالیتهای تحقیق وتوسعه شامل حقوق ودستمزد مربوط به کارکنان، هزینه های مواد وخدمات مصرف شده ، استهلاک تجهیزات وتاسیسات، سهم مناسبی از هزینه های سربارو هزینه های دیگری مثل هزینه استهلاک حق اختراع وحق امتیاز می باشد.

بدهی های بلند مدت

کلیه تعهداتی را شامل می شود که قابل طبقه بندی در سرفصل بدهی های جاری نبوده و از محل دارایی های جاری و یا ایجاد بدهی های کوتاه مدت درطی سال مالی یا سیکل عملیاتی قابل پرداخت ویا تسویه نمی باشد. بدهی های بلند مدت را از لحاظ ماهیت آن به سه دسته می توان تقسیم نمود:

1-بدهی هایی که مبتنی بر استقراض می باشد. نمونه مشخص این قبیل بدهی ها عبارتند از: اسناد پرداختنی بلند مدت، وامها وتسهیلات مالی پرداختی و اوراق قرضه

2- سایر بدهی های بلند مدت- شامل تعهداتی است که فاقد ویژگی استقراض می باشد. نمونه بارز اقلام مزبور عبارت است از: ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان ، پیش دریافتهای بلند مدت که در ازاء تعهد تحویل کالا و یا انجام خدمت صورت گرفته ، تعهدات اجاره سرمایه ای وامثال آن.

3- درآمد انتقالی به دوره های آتی- اقلام منعکس شده درسرفصل مزبور با اینکه نشان دهنده تعهدات واحد تجاری نمی باشد اما طبق اصول پذیرفته شده حسابداری به عنوان بدهی شناسایی و در ترازنامه نشان داده می شود. نمونه هایی از اقلام تشکیل دهنده سرفصل فوق عبارت است از: بدهی مالیاتی انتقالی به دوره های مالی آتی و طرف بستانکار کمکهای بلاعوض دولت که در قالب دارایی های بلند مدت انجام می گیرد.

حقوق صاحبان سهام( سرمایه)

حقوق صاحبان سهام، نشان دهنده حقوق مالی صاحب یا صاحبان یک واحد انتفاعی نسبت به دارایی های واحد است که مبلغ آن از طریق کسر جمع بدهی های واحد تجاری از جمع دارایی های آن بدست می اید. لذا مبلغ آن تابعی از مبانی اندازه گیری داراییها و بدهی های واحد تجاری می باشد. اجزای تشکیل دهنده حقوق صاحبان سهام در واحد های تجاری مختلف متفاوت است. در موسسات انفرادی حق مالی صاحب سرمایه دلالت بر حق مالکیت بر داراییها دارد، حال آنکه در شرکتها و واحد های تجاری که دارای شخصیت حقوقی می باشند، داراییها متعلق به شخصیت حقوقی بوده وبا فرض تداوم فعالیت ، صاحبان سرمایه صرفا مجاز به دخالت در امور شرکت براساس اساسنامه و مشارکت در سود طبق قوانین و مصوبات مربوطه می باشند، بخش حقوق صاحبان سهام را در شرکتهای سهامی می توان به شرح زیر طبقه بندی نمود:

  • سرمایه قانونی( سرمایه اسمی)
  •  سرمایه پرداخت شده اضافی
  • اندوخته ها (محدودیت در سود انباشته)
  •  سود(زیان) انباشته
  • سرمایه تحقق نیافته
1-سرمایه قانونی

سرمایه قانونی می تواند شامل “سهام عادی” و”سهام ممتاز” باشد که هرکدام ازآن باید به ارزش اسمی گزارش شوند. هرگونه تفاوت بین ارزش اسمی وارزش بازار به عنوان صرف یا کسر سهام تلقی وثبت می شود. چنانچه فقط بخشی از ارزش سهام توسط سهامداران پرداخت شده باشد،در این حالت بخش پرداخت نشده ” تعهد صاحبان سهام” را تشکیل می دهد که روش معمول جهت گزارش آن، انعکاس در بخش حقوق صاحبان سهام و کسر کردن آن از مبلغ سرمایه می باشد. بدیهی است اگر انتظار رود که مبلغ تعهد صاحبان سهام حداکثر ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه وصول گردد، در این حالت سرفصل حسابها و اسناد دریافتنی غیر تجاری و در صورت داشتن اهمیت در قالب سر فصل  جداگانه ای در بخش دارایی های جاری قابل انعکاس خواهد بود.

2- سرمایه پرداخت شده اضافه

شامل کلیه اقلامی می باشد که در سرفصل های سرمایه قانونی ، اندوخته یا سود انباشته قابل طبقه بندی نبوده و شامل اقلام زیر می باشد:

1-مبلغ مازادی که نسبت به ارزش اسمی یا اعلام شده دریافت می شود.

2- منابع اضافی ناشی از تحصیل یا فروش سهام خزانه ویا اهدای آن.

3- مازاد حاصل از بازخرید، ابطال ویا تجزیه سهام.

4- صرف ناشی از تبدیل اوراق قرضه ویا سهام ممتاز به سهام عادی.

3- اندوخته ها

نوعی محدودیت در توزیع سود سهام می باشد که ممکن است ناشی از الزامات قانونی ، تصمیمات مدیریت یا مجمع عمومی صاحبان سهام ویا توافق ها وقراردادهای منعقده با اشخاص ثالث باشد. اندوخته قانونی مثال مشخصی از اندوخته هایی است که ناشی از الزامات قانونی است . اصولا براساس مفاد ماده 140 قانون تجارت، شرکتهای سهامی موظفند همه ساله معادل 5 درصد سود ویژه خود را به حساب اندوخته قانونی انتقال داده و تا زمانی که مبلغ اندوخته به ده درصد سرمایه شرکت بالغ نشده، عمل به آن الزامی است . عمدتا هدف از اجرای مفاد قانونی مزبور ، حمایت از منافع طلبکاران شرکت سهامی می باشد.

اندوخته هایی مثل “اندوخته توسعه وتکمیل ” ویا ” اندوخته جایگزینی ماشین آلات ” ویا ” اندوخته احتیاطی” نمونه های بارزی از اندوخته هایی است که ناشی از تصمیمات مدیریت ویا مجمع عمومی شرکت سهامی می باشد. در مقابل اندوخته هایی مثل اندوخته سپرده بازخرید اوراق قرضه ( که گاها طبق قرارداد انتشار اوراق قرضه بر توزیع سود انباشته تا زمان بازخرید ایجاد می شود) ویا اندوخته هایی که مبتنی بر توافق با یک وام دهنده در مورد محدود کردن مانده حساب سود انباشته است ، به ترتیبی که مانده حساب مزبور را تا حد وام دریافتی محدود کرده ویا تا بازپرداخت وام ، سود سهام پرداخت نشود، همه مثالهایی از اندوخته هایی است که عمدتا ناشی از انعقاد قراردادهای مختلف با اشخاص خارج از شرکت می باشد.

4- سود(زیان) انباشته

سود انباشته معرف آن بخش از سود سال جاری و سود انباشته سنواتی است(پس از کسر زیانهای گذشته در صورت وجود) که هیچ گونه محدودیتی در توزیع آن بین صاحبان سهام وجود ندارد. با اینکه واحدهای تجاری در توزیع کل مانده سود انباشته بین صاحبان سهام هیچ گونه محدودیت قانونی ندارند ولیکن عملا فقط بخشی از آن را به عنوان سود سهام تقسیم می نمایند و همین موضوع موجب می شود که مانده حساب مزبور به عنوان یکی از منابع مهم تامین مالی شرکت ها تلقی گردد. اصطلاحات دیگری نیز مثل سود سنواتی ،سود تقسیم نشده وسود تخصیص نیافته به جای سود انباشته استفاده می شود.نقطه مقابل سود انباشته ، زیان انباشته است که نشان دهنده زیانهای سنوات گذشته بوده ومانده بدهکار آن به شکل یک رقم منفی در بخش حقوق صاحبان سهام قابل انعکاس می باشد.

5- سرمایه تحقق نیافته

سرمایه تحقق نیافته شامل افزایش ویا کاهش در حقوق صاحبان سهام می باشد که در طبقات قبلی وسر فصل های عنوان شده حقوق صاحبان سهام نمی گنجد. افزایش ویا کاهش حقوق صاحبان سهام ممکن است در نتیجه تجدید ارزیابی دارایی هایی نظیر اموال، ماشین الات و تجهیزات ویا سرمایه گذاری در اوراق بهادار ایجاد گردد.

نظام های اندازه گیری حاکم بر ترازنامه

فرایند اندازه گیری در حسابداری عبارت از تعیین مقادیر پولی هرکدام از اقلام عناصر حسابداری است. اگرچه مقیاس های مختلفی جهت ارزیابی اقلامی نظیر دارایی ها ممکن است وجود داشته باشد ، اما بر اساس فرض واحد های اندازه گیری ، از واحد پول به عنوان تنها مقیاس مشترک استفاده می شود . قیمت کالا وخدمات در معاملات ،  شاخص ارزش بوده واین ارزش در تاریخ معامله مساوی با ارزش جاری می باشد. اما با گذشت زمان ، ارزش کالا وخدمات تغییر یافته و در نهایت مربوط بودن قیمتهای تمام شده تاریخی زیر سوال می رود.این واقعیت موجب شده است که در حسابداری مبانی مختلفی برای اندازه گیری ارزش دارایی ها و بدهی ها وبه تبع آن در سرمایه مطرح گردد.

به طور کلی دو نوع ارزش مبادله ای ممکن است جهت ارزش گذاری اقلام عناصر حسابداری استفاده شود:

  1. ارزش های خروجی مبادله
  2.  ارزش های ورودی مبادله

ارزش های خروجی مبادله

ارزش های خروجی مبادله، نشان دهنده وجه نقد یا ارزش ما به ازایی است که هنگام خروج یک دارایی از طریق مبادله ویا تبدیل ، باید دریافت گردد. این ارزش ها عبارتند از:

الف) قیمت خروجی جاری: وقتی محصول  یک واحد تجاری در بازار سازمان یافته ومنظم فروخته شود، قیمتهای جاری ممکن است تخمین معقولی از قیمت فروش واقعی برای آینده نزدیک باشد. چنانچه تا فروش محصول ، نیاز به انجام هزینه های اضافی تولید ویا فروش باشد ، لازم است جهت محاسبه قیمت جاری، هزینه های مزبور از قیمت فروش تخمینی ،کسر شود. به ارزشی که بر حسب روش فوق بدست می آید ” ارزش خالص بازیافتی” گویند.

ب) ارزش فعلی دریافتهای نقدی آتی: “ارزش فعلی یک قلم دارایی عبارت از مبلغ تنزیل شده وجوه نقد خالصی است که انتظار می رود در روال عادی عملیات از به کارگیری ویا واگذاری آن دارایی تحصیل شود. ارزش فعلی یک قلم بدهی نیز از تنزیل وجوه نقدی که انتظار می رود در روال عادی عملیات برای تسویه آن بدهی در آینده پرداخت شود ، بدست می آید.” وقتی دریافتهای نقدی مورد انتظار مستلزم یک  ” دوره انتظار ” باشد، ارزش فعلی این دریافتها از مبلغ مورد انتظاری که دریافت خواهد شد، کمتر است. طولانی تر شدن دوره انتظار ، موجب افزایش عدم اطمینان نسبت به مبالغی که وصول خواهد شد ، می گردد. بنابراین چنین مفهومی از ارزیابی مستلزم اطلاع از سه عامل اصلی یعنی: 1-مبلغی که دریافت خواهد شد.2- عامل (نرخ) تنزیل و 3- دوره زمانی وصول، می باشد.

ج) ارزش تصفیه: ارزش تصفیه نشان دهنده قیمت حاصل از فروش داراییها در یک شرایط اضطراری و فوری بوده که معمولا برحسب قیمتهای کمتر از بهای تمام شده انجام می گیرد. به کارگیری این روش منتج به کم ارزش جلوه دادن دارایی ها و شناسایی زیان می شود. ارزشهای تصفیه تنها تحت دوحالت اساسی زیر باید مورد استفاده قرار گیرد.

1-هنگامی که موجودی ها یا دارایی های دیگر، استفاده عادی خود را از دست داده ، ناباب شده ویا به نحوی بازار عادی فروش برای آن وجود نداشته باشد.

2-هنگامی که واحد تجاری انتظار دارد که فعالیتهایش در آینده ای نزدیک متوقف شده، به نحوی که قادر به فروش دارایی هایش در بازار نباشد.

ارزش های ورودی مبادله

ارزش های ورودی مبادله نشان دهنده وجوهی است که شرکت جهت تحصیل دارایی های مورد استفاده در عملیات خود، باید صرف نماید. اغلب به نظر می رسد که ارزش های ورودی بسیار مناسب تر از ارزش های خروجی باشد زیرا که قابل استنادتر بوده واجازه شناسایی درآمد را قبل از وقوع نمی دهد. همچنین گاه ممکن است برای دارایی خاصی قیمت بازار وجود نداشته باشد که در نهایت استفاده از ارزش های خروجی را دشوار می کند. ارزش های ورودی مبادله شامل ارزش های زیر می باشد:

الف) بهای تمام شده تاریخی: بهای تمام شده تاریخی عبارت است از قیمت تحقق یافته درزمان وقوع معامله ، وجه نقد پرداختی یا قابل پرداخت و یا ارزش نقدی ما به ازای واگذار شده برای تحصیل آن قلم می باشد. همچنین ارزش تاریخی یک قلم بدهی عبارت است از وجه نقد دریافتی یا ارزش نقدی دارایی یا خدمات تحصیل شده در زمان ایجاد تعهد مربوط.

مزیت عمده بهای تمام شده، عینی بودن وقابلیت اتکا و استناد آن می باشد، با این حال باید به این نکته اعتراف داشت که در یک نظام مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی نیز گاه نیاز به انجام قضاوتها و برآوردهایی در خصوص مسائل مربوط به تعیین ارزش ویا تخصیص مخارج می باشد که تا حدی مستلزم اعمال نظرات شخصی و سلیقه ای است. از دیگر مزایای مبنای بهای تمام شده ، پایین بودن هزینه تهیه گزارش های مالی به جهت آشنا بودن تهیه کنندگان و استفاده کنندگان با مبنای مزبور می باشد که این امر خود باعث افزایش مقبولیت استفاده از آن شده است.

اما عیب اصلی مبنای مزبور عدم توجه به تغییر ارزش دارایی ها در طول زمان می باشد که موجب می گردداطلاعات مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی،تصویر حقیقی از وضعیت مالی جاری به دست ندهد. همچنین به جهت تغییر ارزش دارایی ها در طول زمان، جمع دارایی هایی که هرکدام در زمانی متفاوت با بقیه تحصیل شده است ، فاقد معنای تفسیری خواهد بود.

از سوی دیگردر نظام مبتنی بر بهای تمام شده ، درآمد حاصل از نگهداری دارایی ها ، به تبعیت از اصول پذیرفته شده حسابداری، در زمان تحقق ونه در زمان وقوع، شناسایی وگزارش می شود و بدین ترتیب در این نظام عملا هیچ گونه فرقی بین درآمد های تحصیل شده در دوره های قبل که در دوره جاری تحقق یافته است و درآمدهایی که در دوره جاری تحصیل و تحقق یافته ، ملاحظه نمی شود.

ب) قیمت ورودی جاری: قیمت ورودی جاری یک قلم دارایی عبارت است از وجه نقدی یا ارزش نقدی ما به ازایی که برای تحصیل و یا جایگزین کردن آن قلم دارایی در زمان حاضر باید پرداخت شود. ارزش جاری یک قلم بدهی عبارت است از وجه نقد یا ارزش نقدی ما به ازایی که برای تسویه بدهی در زمان حاضر باید پرداخت گردد. قیمت جاری وبهای تمام شده تاریخی تنها در تاریخ تحصیل یک دارایی بر یکدیگر منطبق می باشند و بعد از تاریخ تحصیل ، دارایی معادل یا مشابه آن ممکن است به قیمتی بالاتر ویا پایین تر ، قابل تحصیل باشد.

ج) بهای(قیمت) استاندارد: بهای استاندارد معرف هزینه های برنامه ریزی شده مربوط به محصول یا محصولات در شرایط عملیاتی جاری ویا پیش بینی شده می باشد. اهمیت اولیه بهای استاندارد در این است که به عنوان ابزاری برای کنترل هزینه مورد توجه قرار می گیرد. در عین حال این مفهوم به طور وسیع جهت ارزیابی بهای تمام شده به کار می رود. از مزایای عمده بهای استاندارد حذف هزینه های ناشی از عدم کارایی می باشد. بدیهی است که یک محصول به دلیل تولید در شرایط عدم کاراء بیشتر از کالای مشابهی که در شرایط کاراء تولید شده، ارزش نخواهد داشت ، لذا هزینه های مربوط به عدم کارایی و یا ظرفیت بلا استفاده ، زیانهای تحقق یافته ای است که به دوره های آتی قابل انتقال نمی باشد.

انتخاب مبنای اندازه گیری

در حسابداری کنونی ، درشناسایی اولیه ، ارزش تاریخی ملاک ثبت و پردازش اطلاعات مالی قرار می گیرد و اصولا به همین جهت اغلب عنوان می گردد که صورتهای مالی محصول سیستمی است که بر ارزشهای تاریخی مبتنی است . سیستم مبتنی بر ارزش های تاریخی ممکن است در پاره ای از موارد بتواند پاسخگوی نیاز استفاده کنندگان گزارش های مالی باشد، اما در برخی از موارد دیگر، نظیر مطالبات ، بدهی های برآوردی و یا دریافت دارایی به طور رایگان و یا در قالب معاوضه خیلی موثر بنظر نمی اید. بنابراین لازم است علاوه بر ارزش تاریخی ، از مبنای ارزش گذاری دیگری نیز در گزارش های مالی استفاده نمود.

در صورت وضعیت مالی (ترازنامه) از مبناهای متعددی جهت ارزش گذاری اقلام دارایی و بدهی استفاده می شود که ذیلا نحوه ارزش گذاری به اختصار توضیح داده می شود:

سرفصل حسابها                                   مبنای ارزش گداری

موجودی نقد                                        ارزش جاری

حسابها واسناد دریافتنی                           ارزش خالص بازیافتی

موجودی ها                                        اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار

سرمایه گذاری ها                                  برحسب نوع وماهیت سرمایه گذاری از روش های بهای تمام شده، ارزش متعارف وارزش ویژه استفاده می شود.

اموال، ماشین آلات و تجهیزات                  به بهای تمام شده پس از کسراستهلاک انباشته وزیان دائمی ناشی ازکاهش ارزش

داراییهای نامشهود                                به بهای تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته وزیان دائمی ناشی از کاهش ارزش

بدهی های جاری                                 ارزش سررسید

بدهی های بلند مدت                              ارزش فعلی

حقوق صاحبان سهام                            ارزش حقوق صاحبان سهام متاثر از مبانی به کار رفته در تعیین ارزش دارایی ها و بدهی ها می باشد.

اصولا در اندازه گیری عناصر صورتهای مالی، نظام مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی ملاک عمل بوده و از ارزشهای جاری تا میزانی که با خصوصیات اتکاءپذیری و ملاحظات درآمد و هزینه سازگار باشد، در تعدیل این نظام استفاده خواهد شد. اشکال تهیه صورت وضعیت مالی( ترازنامه)

سه شیوه معمول جهت تهیه ترازنامه وجود دارد:

1-شکل حساب T   2-شکل وضعیت مالی   3- شکل گزارشی

1-شکل حساب T : این شکل از ترازنامه شبیه حرف T لاتین بوده و شکل سنتی ترازنامه محسوب می شود که در آن کلیه دارایی ها در سمت بدهکار و بدهی ها وحقوق صاحبان سهام در سمت بستانکار نمایش داده می شود.

2- شکل وضعیت مالی: در این شکل از ترازنامه، عمدتا تاکید بر سرمایه در گردش ونیز خالص دارایی هایی است که از محل حقوق صاحبان سهام، تامین مالی شده است. در شکل مزبور ابتدا به واسطه کسر بدهی های جاری از دارایی ها جاری، مبلغ سرمایه در گردش محاسبه شده و سپس دارایی های بلند مدت به آن اضافه شده تا در مرحله بعدی از جمع بدست آمده ، بتوان بدهی های بلند مدت را کسر نمود. نتیجه حاصله مبین خالص دارایی هایی است که از محل حقوق صاحبان سهام تامین مالی شده است.

3- شکل گزارشی: در این شکل از ترازنامه ، به روشی مشابه با شکل T ابتدا دارایی ها نوشته شده و سپس بدهی ها وحقوق صاحبان سهام به جای انعکاس در سمت چپ ترازنامه ، در ادامه دارایی ها آورده می شود.